اشعار

دیدمش آخر .... 

 

آتشم بر جان زدی ، بر جان زدی ، جانت نبخشم  

 

پیش یزدان گر رویم ، در پیش یزدانت نبخشم  

 

سوختی جان و تنم ، زینگونه آسانت نبخشم  

 

گر ببخشم هر گناهی را ، گناهانت نبخشم  

 

داوریها را چه خواهی گفت پیش داور من  

 

وای بر من ، وای بر من  

 

گفتمت دیگر نبینم باز دیدم ، باز دیدم  

 

در دو چشم دلفریبت عشق دیدم ، ناز دیدم  

 

قامت طناز دیدم ، گونه غماز دیدم  

 

برگ گل دیدم ، میان برگ گل شیراز دیدم 

  

دیدم آن بیدی که هر روز آمدی آنجا بر من    

وای بر من ، وای بر من

 

دیدم آن دشت سیه ، شام سیه ، شاخ کهن را  

 

جاده را و گله را ، چوپان مست نای زن را  

 

سروها را ، بید ها را ، مرغکان خوش سخن را  

 

آن پرستوهای شورانگیز را ، آن نارون را  

 

وان همه پیمان که روزی سخت آمد باور من   

 وای بر من ، وای بر من  

 

خواستم پیش آیم و لعل گهر بارت ببوسم  

 

نرگس مستت ببوسم ، چشم بیمارت ببوسم  

 

طره پیچنده رو جعد فسونکارت ببوسم  

 

چون دگر باران که بوسیدم دگر بارت ببوسم  

 

او دگر یار تونی ، یار تونی ، با دیگران شد  

 

شمع بزم ناکسان ! خصم تن دانشوران شد  

 

مست شد ، دیوانه شد ، همخوابه افسونگران شد  

 

گوهرش والا نبود از گوهریها دلگران شد  

 

در کف دیوان مست افتاد آخر گوهر من  

 

وای بر من ، وای بر من  

 

یاد باد آن شب که نام از دختر آینده گفتی  

 

سر بسوی آسمانها کردی و با خنده گفتی  

 

گر بیادت هست نام کوکبی تابنده گفتی  

 

خود ثریا گفتی و خوش گفتی و زیبنده گفتی  

 

نام این دختر ثریا کن بیاد دختر من  

 

وای بر من ، وای بر من  

 

بوسه زن بر چهره او ، سنگ جفا بر لانه دل  

 

شانه کن بر زلف او ، آتشفشان کاشانه دل 

 

ناز او کش ، تا کشد آتش سر از ویرانه دل  

 

مهد او جنبان ، که جنبانی بنای خانه دل  

 

گاهش از شادی بلرزان تا بلرزد پیکر من  

 

وای بر من ، وای بر من  

 

ای بدآئین ، خانه عشق تو ویران تو گردد  

 

کودک آینده تو ، دشمن جان تو گردد  

 

کشت پیمان توأم ، خصم تو پیمان تو گردد  

 

هر شب از اشک تو گوهر ریز دامان تو گردد  

 

تا گهر ریزد به رنج و درد تو چشم تر من  

 

وای بر من ، وای بر من  

 

زین سفر گر باز گردم ، دست دلداری بگیرم  

 

کوری چشم ترا شادی کنان یاری بگیرم  

 

دختر شیرین لب و زیبنده رخساری بگیرم  

 

ماهروئی گیرم و شوخ فسونکاری بگیرم  

 

تا بگوئی بار دیگر خاک عالم بر سر من  

 

وای بر من ، وای بر من   

 

 

 

منتخب از دیوان مرحوم دکتر مهدی حمیدی شیرازی

نظرات 6 + ارسال نظر
پژمان شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:15 ب.ظ http://shaerane.blogsky.com

احسن!!!

چه طبعی دارد این آقای مهدی حمیدی

و آفرین بر سلیقه خوب شما که این شعر را در وبلاگ خود قرار داده اید.

خیلی زیبا بود

با بند اول نظرتان کاملاً موافقم .
و در مورد بند دوم : شما لطف دارید .

م ر ی م شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:46 ب.ظ http://gosast.blogsky.com

عجب دل پر دردی!

آخر درد بود دیگه !!!

انجمن پارسیان شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:37 ب.ظ http://www.parsianforum.com

سلام دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.ما نیز فرومی
علمی ، تخصصی و عمومی، با نام انجمن پارسیان را برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردیم.
خوشحال می شویم به جمع دوستانه ما بپیوندید .
می توانید از مدیر کل سایت، مدیریت انجمنی را درخواست کنید.
مایه مباهات است دوستان و مدیران لایقی مانند شما در جمع ما باشند.
منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
http://parsianforum.com

از اینکه << هویت >> توانسته است مورد توجه خوانندگان گرامی قرار گیرد و در این مدت اندک دوستان زیادی پیدا نماید ، مسرور و خرسندم .
و از اینکه شما دوست عزیز << هویت >> را به جمعتان دعوت نموده اید سپاسگذارم و امیدوارم بتوانم به زودی به جمعتان بپیوندم .

کم آویز شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:26 ب.ظ http://kamaviz.blogsky.com

سلام
ممنون از اینکه بهم سر زدی،‌اما درخصوص پستت:
ازاونجایی که مطالب در وبلاگ به نوعی نشاندهنده روحیات آدمه و ازاونجایی که طبع ما اصلا ادبی نیست می تونم روحیات شما رو به نمودار کسینوس تشبیه کنم.(امیدوارم اشتباه کرده باشم)
باز ببینیمت
شاد باشی

بانو شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:32 ب.ظ http://bano0.blogsky.com


جالب بود

پسر ایرونی یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:11 ق.ظ http://persianboy2025.persianblog.ir

چه دنیایی شده .....
واقعا نمی دونم ..
گیجم گیجه گیج ...
آخه مگه میشه یکی که میگه دوستت داره و توام دوسش داری همش بهت تهمت بزنه و بگه داری خیانت میکنی ولی تو پاک باشی و گناهت فقط دوری و دوست داشتنت باشه ...
بگه تو وبلاگت چرا دخترا کامنت می زارن و وبلاگ خودش پر از کامنت پسرها باشه ...
مگه هر کس بیاد تو وب نظر بده یا تو لیست 360 باشه دوست دختر ادم یا دوست پسر ادمه ...
مریم پایییزی ... شمیم پاییزی با وحید بد کردی ...بد ...
امیدوارم .................
کسی این کارو باهات نکنه ...
به اونی که بعد من میاد سراغت التماس میکنم کاری که تو با من کردی با تو نکنه ...

این آدرس وبلاگ من هست اونجا با نام ملودی ایرونی کنار م بود . اومد اینجا تو شمیم گفت جایی نداشتم واسه حرفام .. شما قضاوت کنید ...
حتما نظراتتون رو برای مریم بزارین شاید بفهمه چه اشتباهی کرده ...
کمکم کنید ....

http://shamimepayiz.persianblog.ir/

http://persianboy2025.persianblog.ir/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد